سیاست‌گذاری غلط و بارگذاری توسعه بر گُرده منابع حیاتی کشور بدون یک زیرساخت دقیق "سامانه آماری" از گذشته تاکنون درد و رنج مضاعف بخش کشاورزی است که هرگونه چشم‌انداز و آینده نگری را دچار تزلزل نموده است.

سیاست‌گذاری غلط و بارگذاری توسعه بر گُرده منابع حیاتی کشور بدون یک زیرساخت دقیق “سامانه آماری” از گذشته تاکنون درد و رنج مضاعف بخش کشاورزی است که هرگونه چشم‌انداز و آینده نگری را دچار تزلزل نموده است.

به گزارش وقایع‌نیوز: از طرفی موضوع ادغام دووزارتخانه پیشین از سال ۱۳۷۹ و پختن آش شله قلمکار مخلوط با یک وزارتخانه نامتجانس در راستای تحمیل وظایف غیر موازی حواله شده  از سوی  جایی به نام “صمت” بیشترین ضربات و زخم کاری را بر پیکر این بخش راهبردی وارد نموده است.

تا قبل از بهمن ۱۳۵۷ بخش کشاورزی با بودن “چهار وزارتخانه و چهار وزیر” مربوطه با جمعیت حدود ۳۰ میلیونی و نفوس تقریبا متعادل روستایی به نسبت شهرنشینان، درآمدهای دلاری باد آورده ناشی از صادرات نفت، فقدان یک الگوی توسعه بومی، اتکای محض به واردات محصولات کشاورزی، درس آموزی از نسخه‌های نه چندان شفابخش بانک جهانی در بُعد اقتصاد درون زا، افزایش تورم، بیکاری و موج مهاجرت به شهرها و به ویژه در حاشیه کلان شهرها بدون توجه به توسعه زیرساخت‌ها مانند راه‌های ارتباطی مناسب‌، ناترازی در تولید مواد غذایی، تامین برق، آب‌‌، تراکم جمعیت موجب پایا شدن پدیده “سانتیمانتالیزم” و بزک کردن آمارها و حقایق زیرپوستی توسط ارکان رژیم وابسته پیشین  شده بود که فقط به بخش کوچکی از این آسیب شناسی‌ها  اشاره شد.

از سوی دیگر  صدور فرمان تشکیل نهاد انقلابی جهاد سازندگی در ۲۷ خرداد ۱۳۵۸  از سوی بنیانگذار کبیر و فقید انقلاب اسلامی رضوان الله تعالی علیه ، بارقه‌های امید و خوداتکایی در بخش کشاورزی و به ویژه تامین امنیت غذایی جامعه را در دل‌ها روشن نمود که وقوع جنگ تحمیلی هشت ساله و تحریم‌های ظالمانه دشمنان این آب و خاک فرصت‌های طلایی و بیشتر را از خیل جوانان عاشق و جهادگران بی ادعای متخصص برای رشد و پیشرفت شگرف درون زا  را ناجوانمردانه ربود که شاید در فرصتی دیگر به ابعاد و تحلیل آن اشاره شود.

هم زمان با تاسیس “جهاد سازندگی” طرح و الگوی بومی توسعه در تمامی ابعاد منجر پروسه آمایش سرزمین شد که می‌توانست آینده درخشان کشور و نسل‌های آتی را تضمین نماید.

نگارنده به یک فرد شاهد و اجرایی در میدان، هرگز فراموش نخواهد کرد که طرح خوداتکایی در بخش گندم تحت عنوان سنابل یک و دو، اصلاح نژاد و توسعه مرغ بومی تخم گذار ، ساخت هزاران کیلومتر نهرهای سیمانی  روستایی(طرح انهار) سیلو سازی‌ صنعتی گندم و صادر نمودن دانش فنی و بومی آن، بسیج واکسیناسیون دام و طیور، سیلوهای غنی سازی کاه و اوره، مرمت، احداث و بازسازی و سمپاشی اماکن دامی روستایی و عشایری‌،  ساخت رایگان حمام‌های ضد کنه برای دام سبک و سنگین، آبشخورهای دام و شتر، راه‌های روستایی ‌، آب آشامیدنی سالم‌‌، برق رسانی، تجهیز کتابخانه‌های روستایی، آموزش، ترویج ، تامین نهاده‌ها،  کمیته فرهنگی، صنایع روستایی، ساخت بیش از هزاران باب استخر سیمانی ذخیره آب روستایی ، برگزاری جشنواره‌های شکرگذاری تولید محصولات متنوع کشاورزی، احداث شهرک‌های صنعتی روستا و…از دل همین طرح آمایش سرزمین توسط جهادسازندگی در مناطق روستایی، عشایری و محرومِ  به ارث رسیده از دوران‌ طاغوت به اجرا در آمد که یاد باد آن روزگاران یاد باد.

در مقابل پدیده “سانتیمانتایزم” به نظر می‌رسد که در تله اغراق‌نمایی مشکلات و سیاه نمایی و هجمه به ارکان دولتی بخش کشاورزی به ویژه پس از بروز فساد؛ رانت، اختلاس و سوء استفاده  در مورد چای دبش، نهاده‌های دامی، زعفران و مساله میوه‌های تنظیم بازاری شب عید نوروز سازمان تعاونی روستایی، واردات گوشت منجمد و گرم قرمز و سفید در شرکت پشتیبانی امور دام و..‌.در پنج سال گذشته گرفتار آمده ایم که فضای خاکستری غبار آلودی متوجه اکثریت منابع انسانی پاکدست وزارتخانه در کل کشور گردیده و متاسفانه  سیبل مشکلات شده اند که به دور از انصاف و قضاوت شتابزده است.

مشکلات و سیاه نمایی بخش کشاورزی در ایران شبیه هیبتِ “برژنف” می‌باشد.

زمانی که “لئونید برژنف” صدر هیات رئیسه کشور اتحاد جماهیرشوروی سابق بود، رئیس جمهوری چکسلواکی برای تقدیر از ایشان  یکی از مرغوب ترین پارچه‌های کت و شلواری خود را به وی هدیه می‌دهد که برای خودش کت و شلواری بدوزد.

برژنف تشکر می‌کند و پارچه را به خیاط مخصوص خود در کرملین می‌دهد تا کت و شلواررا برایش بدوزد.خیاط بعد از مدتی می‌آید و می‌گوید قربان ببخشید این پارچه کم است و در هیبت شما نمی گنجد.

برژنف خیلی ناراحت می‌شود و به همتای خود در چکسلواکی می‌گوید چرا اینقدر خساست به‌ خرج دادید. پارچه‌ای که فرستاده بودید کوچک است.او هم بلافاصله خیاط مخصوص خود را از پراگ به مسکو می‌فرستد و او یک قواره خیلی شیک از آن پارچه برای “برژنف” می‌دوزد.

برژنف تعجب می‌کند و می‌گوید خیاط چکسلواکی چطور توانست از همین قواره یک کت و شلوار مناسب در بیاورد؟ رئیس جمهوری وقت چکسلواکی یک جمله “کلیدی” به برژنف می‌گوید : ” به خاطر اینکه هیبت شما در اتحاد جماهیر شوروی و مسکو خیلی بزرگتر از آن چیزی است و  در نظر گرفته می‌شود که هست، ولی برای ما در پراگ هیبت شما همانی است که هست!.

حال حکایت امروز ما در بخش کشاورزی همین است از سانتیمانتالیزم گذشته عبور کرده ایم و در تله و دام اغراق‌نمایی مشکلات  گرفتار شده ایم، ما در مورد کشاورزی یا غلّو می‌کنیم و بحران‌های آن را بزرگنمایی کرده ایم  و دچار افراط و تفریط تعریف بخش دولتی و تبلیغات برخط اطلاع رسانی آن شده ایم و یا با سیاه نمایی  آمارهای  خود ذهن ساز؛ مردم، کشاورزان ، روستائیان و دولتمردان را می‌ترسانیم که بیشتر مورد توجه قرار گیریم  تا همه بیشتر به این بخش بهاء دهند!.

زنده کردن و راه‌اندازی مجدد الزامات و امکانات آمایش سرزمین در تمامی سطوح به ویژه بخش کشاورزی می‌تواند خط بطلانی بر این دور باطل و پرهیز از افراط و تفریطی باشد که در این یادداشت و  هنگام همجوار بودن با صحن و سرای مقدس امیرالمؤمنین  “حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام” در خاک مقدس و نورانی نجف اشرف با استعانت از بارگاه ملکوتی آن امام همام و مصادف با ایام سوگواری اربعین حسینی و ۷۲ تن از یاران شهید و با وفای “سید الشهداء” صلوات الله علیه، نگاشته و تقدیم مخاطبان گرانمایه و گرانپایه شد‌ه است.