منابع واگذاری دو ساختمان بیمه سینا در چه سرفصلی می‌نشیند؟ پس از موضوع آزادسازی ذخایر طبیعی فنی تکمیلی از سوی بیمه سینا بدون دریافت مجوز از شورای عالی بیمه، حالا مدیرعامل این شرکت عنوان کرده که هیات مدیره بیمه سینا با فروش دو ساختمان این شرکت در پایتخت موافقت کرده است.

منابع واگذاری دو ساختمان بیمه سینا در چه سرفصلی می‌نشیند؟ پس از موضوع آزادسازی ذخایر طبیعی فنی تکمیلی از سوی بیمه سینا بدون دریافت مجوز از شورای عالی بیمه، حالا مدیرعامل این شرکت عنوان کرده که هیات مدیره بیمه سینا با فروش دو ساختمان این شرکت در پایتخت موافقت کرده است.

به گزارش پایگاه خبری وقایع نیوز: سلطانی ثانی مدیرعامل بیمه سینا با انتشار نامه‌ای در کدال اعلام کرده که با موافقت هیات مدیره ساختمان‌های سنایی و بهشتی این شرکت بیمه‌ای به فروش می‌رسد.

اما چرا ساختمان‌هایی مانند خیابان بهشتی بیمه سینا که به نوعی با هویت این شرکت گره خورده باید به فروش برسد؟

بیمه سینا با ثبت زیان انباشته قابل تامل ۷۰۰ میلیارد تومانی و سرمایه  ۵۸۷ میلیارد تومانی مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت است و بنابر الزامات قانون تجارت در این شرایط هیات مدیره فعلی باید به سرعت سهام داران را به مجمع فرا بخواند تا در خصوص این زیان انباشته تصمیم گیری شود.

هرچند که بخش قابل تاملی از زیان بیمه سینا محصول مدیریتی دوره مالی ۱۴۰۰ بوده و به صورت‌های مالی ۱۴۰۱ منتقل شده اما  این دومین بار است که این شرکت تصمیم به فروش ساختمان‌های خود می‌گیرد تا احتمالا وضعیت مالی خود را سامان دهی کند.

در دوره امین شیرکانی مدیرعامل وقت شرکت نیز بخشی از ساختمان‌های این شرکت در مجموعه آتی شهر در منطقه ۲۲ به فروش رفت تا زیان انباشته شرکت مستهلک شود.

فروش این دارایی‌ها حالا این پرسش را ایجاد کرده که آیا در حالی که شرکت‌های بیمه طبق ضوابط آئین نامه سرمایه‌گذاری و عمدتا از محل ذخایر فنی نسبت به خرید دارایی‌های ثابت اقدام می‌کنند آیا در زمان فروش این دارایی‌ها نیازی به اخذ تائیدیه از بیمه مرکزی را ندارند؟ از سوی دیگر  با توجه به اینکه دارایی‌ها عمدتا از محل ذخایر خریداری می‌شود آیا منابع حاصل از ذخایر متعلق به بیمه‌گذاران است و یا جز حقوق صاحبان سهام است؟

بیمه سینا در حالی تصمیم به فروش دارایی‌های ثابت خود دارد که آئین نامه سرمایه‌گذاری ضوابط مشخصی را برای نحوه سرمایه‌گذاری‌ها و میزان آن مشخص کرده است.

در ماده ۴ آئین نامه ۹۷ آمده است، موسسه بیمه مجاز است در مجموع حداکثر۳۰ درصد حقوق صاحبان سهام را به تامین دارایی‌های ثابت (مشهود و نامشهود) مورد نیاز برای انجام فعالیت اصلی موسسه بیمه اختصاص دهد.

مبنای محاسبه ارزش داراییهای ثابت ارزش دفتری آنها است.

اما حقوق مالکانه بیمه سینا در ۹ ماهه امسال به منفی ۲۱ میلیارد تومان رسیده است. از سوی دیگر صورت وضعیت مالی بیمه سینا در ۹ ماهه امسال نشان می‌دهد که بدهی‌های این شرکت بیش از دارایی‌های آن است.

در سایه چنین ابهاماتی حالا معلوم نیست که چرا مدیرعامل بیمه سینا به دلیل اصلی فروش ساختمان‌ها و سرفصل مصارف منابع آن اشاره‌ای نداشته است؟

برخی شرکت‌های بیمه در سال‌های اخیر بجای پرداخت دیون و تعهدات، منابع خود را صرف خرید برخی دارایی‌های ثابت کرده اند  و شرایط تورمی فعلی سبب شده که این دارایی‌ها به منابع ارزشمندی در شرکت‌ها تبدیل شود.

اما حالا بررسی صورت‌های مالی بیمه سینا این سوال را ایجاد کرده که آیا دارایی‌هایی که عمدتا از منابع ذخایر پدید آمده واگذار می‌شود تا تعهدات به روز شود و یا حقوق صاحبان سهام تعدیل شود؟

هرچند که این موضوع مختص به بیمه سینا نیست و به عنوان یکی از آفت‌های صنعت بیمه شناخته می‌شود.

از سوی دیگر با توجه به ارزشمند شدن دارایی‌های ثابت در شرایط تورمی فعلی سوال این است که منابع مازاد فروش این دارایی‌ها در چه سرفصلی خواهد نشست؟ اگر بیمه سینا بنا داشت که نسبت به فروش املاک برای پرداخت تعهدات اقدام کند چرا ابتدای سال چنین تصمیمی اتخاذ نکرد و  بیمه‌گذاران را اصطلاحا بین زمین و هوا نگه داشت؟

صورت‌های مالی بیمه سینا دارایی‌های ثابت این شرکت را ۸۴۷ میلیارد تومان نشان می‌دهد. از سوی دیگر بدهی‌های این شرکت بیمه‌ای در دو سرفصل ذخیره خسارت معوق و بدهی به نمایندگان مجموعا به حدود ۹۴۰ میلیارد تومان می‌رسد.

بنابراین با چنین وضعیتی سوال این است که اولا فروش ساختمان‌های بیمه سینا با چه نیتی صورت می‌گیرد ؟ دوما آیا بیمه سینا بنا دارد که زیان انباشته خود را با فروش این ساختمان‌ها مستهلک کند و حقوق صاحبان سهام را التیام دهد و یا بناست که تعهدات این شرکت بیمه‌ای پرداخت و ذخایر اصلاح شود؟

سوما منابع حاصل از فروش ملک اساسا متعلق به صاحبان سهم است و یا بیمه‌گذارانی که خسارت‌های خود را ماه‌ها دریافت نکرده اند؟

بنابراین با چنین پرسش‌هایی تشریح موضوع دلیل فروش دارایی‌های مشهود از افشای فروش آن با اهمیت تر به نظر می‌رسد.

هزینه مدیریت‌های ناکارآمد در شرکت‌های بیمه را چه کسانی باید بپردازند، سهام داران که این مدیران را انتخاب کردند و یا بیمه‌گذاران که از این شرکت‌ها بیمه نامه خریدند؟