ترکیه حکمرانی کریدورها را در اولویت قرار داده است. عراق کنفرانس کریدور مسیر توسعه را با شرکت نمایندگان ۱۰ کشور منطقه برگزار و عملیات اجرایی اتصال این کشور با محوریت ریل و جاده به اروپا از طریق ترکیه را آغاز کرد.

ترکیه حکمرانی کریدورها را اولویت استراتژیک قرار داده است. عراق کنفرانس کریدور مسیر توسعه با شرکت نمایندگان ۱۰ کشور منطقه برگزار کرد و عملیات اجرایی اتصال این کشور با محوریت ریل و جاده به اروپا از طریق ترکیه را آغاز کرد. کریدوری به ظاهر برای اتصال شبکه ریلی و آزادراهی ترکیه به عراق و خلیج فارس، اما با هدف اتصال اروپا و ترکیه به عربستان و شبکه اتحاد ریل کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس.
همچنین این کشور در مرزهای شمالی ایران، به زنگزو چشم دارد و ترنس خزر مابین آذربایجان و ترکمنستان و قزاقستان. بر اساس برآوردها ۸۰ درصد تجارت دریایی خزر، شرقی و غربی است. تعداد ناوگان کشتیرانی ایران در خزر حدود ۵۰ فروند است و ناوگان آذربایجان حدود ۲۵۰ فروند. این یعنی ۳ برابر ناوگان ایرانی در دریای مازندران. بی شک در افزایش ناوگان دریایی آذربایجان، ترکیه نقش مستقیمی دارد.
علاوه بر این ترکیه می تواند از طریق کریدور مسیر توسعه، عراق را شریک زمینی و دریایی چین کند، مسیری تازه از چین، آسیای میانه، دریای مازندران، آذربایجان، ترکیه، عراق، دیواری به درازای دیوار چین دور ایران و دور کردن ایران از مسیر تجاری راه ابریشم نوین چین!
موافقت عراق با اتصال ریلی ترکیه به خلیج فارس و شبکه اتحاد ریل عربی درحالی است که این کشور دهه هاست مخالف اتصال ایران به سوریه و سواحل مدیترانه از طریق شلمچه است.
جنبش به اصطلاح اصیل منطقه که با حمایت قطر و پاکستان سربرآورد و با پشتیبانی لجستیک ماشین جنگی بازمانده آمریکا برای ناامنی مرزهای شرقی خیز برداشته است. به نظر جنگ آب است اما شاید اتصال آسیای میانه به پاکستان از طریق افغانستان هدف باشد. بعید است پشتیبانان جنبش به اصطلاح اصیل منطقه ای اجازه اتصال ریلی ایران به مزارشریف و تاجیکستان را بدهند، آنها چشم به بازار آسیای میانه از طریق پاکستان را دارند. این هر سه یعنی دور شدن ایران از نقش آفرینی در کریدورهای منطقه ای شرق.
خبر خوب اینکه وزیر راه ایران در کنفرانس اتحاد ریل امارات از توانمندی های مهندسی ایران و فرصت های ایران برای سرمایه گذاری سرمایه گذاران گفت، اما آنچه کمتر بر آن تاکید کرد ضرورت حضور و مشارکت ایران و اتصال ریلی کشور به اتحاد ریل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بود.
بیش از ۴ دهه است بر اتصال ریلی شلمچه به بصره برنامه داریم اما به نظر می رسد تاکید بر کرمانشاه بغداد از طریق خسروی خانقین و یا اتصال ریلی سنندج به سلیمانیه از مرز باشماق و از آن طریق به سوریه و دریای مدیترانه مفیدتر باشد . در نگاه خوش بینانه شاید دلیل مخالفت عراق با خط آهن شلمچه بصره، کاستن از اهمیت بندر فاو باشد بندری که عراق سرمایه گذاری ۱۷ میلیارد دلاری خود را برای توسعه آن بکار گرفته است که در این صورت می توان اهمیت بصره در اتصال ریلی و زمینی ایران به اتحاد ریل کشورهای عربی و آفریقا را برای مسئولین عراقی تبیین کرد. بصره می تواند پلی برای اتصال ریلی شرق و غرب آسیا باشد. افزون بر این قلمرو ایران فرهنگی بخصوص شمال افغانستان، آسیای میانه و میان رودان و اقلیم کردستان می تواند بستر مناسبی برای بازبینی و بازتعریف کریدورها باشد که در آینده در یادداشتی دیگر مفصل تر به آن خواهم پرداخت. افزون بر این اتصال ریلی جاده ای تنگه هرمز به اتحاد ریل کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بجای طرح های بلند پروازانه تونل زیردریایی ۲۰۰ کیلومتری بوشهر به قطر نیز می تواند در باز آفرینی نقش ایران در کریدورها تاثیرگذارتر باشد.
آنچه ضروری و مهم است باور به حکمرانی کریدورها برای توسعه ایران و بازبینی سیاست های توسعه مسیر های کریدوری ایران است.

  • نویسنده : عبدالکریم محقق