سيد محی الدین حسینی ارسنجانی – خبرنگار شهر مردم
به گزارش وقایع نیوز به نقل از شهرمردم، چهاردهمین نشست از سلسله نشستهای ادبی هفته محفل فرهنگی یکشنبه های ادبی شهر راز در انجمن ادبی و فرهنگی شاهدان قلم شیراز در سال جاری اختصاص به دعوت از استاد امین فقیری چهره نامی و شخصیت مسلم داستان نویسی معاصر داشت.وی در جمع فعالان فرهنگی، ادبی و هنری شیراز که در سالن کتابدار کتابخانه عمومی رییسی اردکانی گرد هم آمده بودنددر پی درخواست حاضرین مبنی بر معرفی خود و معروفترین داستانهایی که نوشته اظهار داشت: خیلی ها تا نام من می آید یادشان به کتاب دهکده پر ملال می افتم زیرا هم کتاب قدیمی چاپ و هم معروف است و به نوعی گُل کرد.خیلی ها ان را خوانده اند و درباره آن هم خیلی ها نظر داده و یا نقد کرده اند.در واقع کتاب دهکده پرملال باعث شهرتم در سطحی وسیع شد و توجه بسیاری از صاحبنظران و منتقدان را به خود جلب کرد.وقتی که در لباس سپاه دانش به روستا رفتم زندگانی تلخ روستائیان مرا را واداشت تا از آنها بنویسم. حاصل چهار سال نوشتن را همگی در نخستین مجموعه داستانی به نام «دهکده پرملال» گرد هم اوردم و در سن ۲۳ سالگی انتشار دادم.قبل و بعد از انتشار کتاب داستان دهکده پر ملال داستانهایم در مجلههای مختلف به عنوان یک روستانویس چاپ می شد.یک وقتی آقایی بنام هدایتالله حسنآبادی در شیراز که کتابفروش هم بود وقتی داستانهایم را در بهترین مجلههای پایتخت چاپ شد به من پیشنهاد کرد که مجموعه این داستانها را برای چاپ به مرکز نشر سپهر تهران بدهد. مدیر مرکز نشر سپهر روبروی دانشگاه تهران عبدالعظیم گوهرخای بود.من هم مثل خیلی از جوانها آرزویم این بود که کتابم چاپ شود. داستانهایم را به گوهرخای تحویل دادم،او هم کتابم را به افرادی داده بود تا بخوانند و نظر دهند.مثلا به عبدالله توکل مترجم معروف سرخ و سیاه نشان داده بود و توکل به او گفته بود که داستان کوچ امین فقیری به داستانهای تولستوی تنه میزند و از این کتاب تعریف کرده بود. به هر مشقتی بود کتاب چاپ شد و عکس مرا پشت جلد آورد و تاریخ تولد ۱۳۲۳ و به قیمت شش تومان عرضه شد. کتاب را برای مجلههای زیادی فرستادم و افراد موجهی این کتاب را مورد نقد و بررسی قرار دادند. مثلاً م. قائد که یکی از بهترین نقدها را بر این کتاب در مجله نگین نوشت یا فریدون تنکابنی در نشریه بازار رشت، عبدالعلی دستغیب در مجله فردوسی، محمد علی جمال زاده و به آذین و دکتر جعفر حمیدی که بوشهری بود درباره این کتاب نقدهای خوبی نوشتند.این نقد و نظرها به همراه استقبال روستاییان از کتاب باعث شد تا کتاب ظرف سه ماه به چاپ دوم برسد. بعد هم چاپهای سوم و چهارم و پنجم تا به امروز که بیش از ده بارچاپ شده است.اما هیچ چیز به اندازه نوشته زین العابدین رهنما که در مجله فردوسی منتشر شد مرا خوشحال نکرد.او عکس خودم و کتاب را چاپ کرده و در کنار عکس این جمله را آورده بود:آقا!این نویسنده دهکده پر ملال کیست؟ او را تشویق کنید.این نامه رهنما واقعاً باعث دلگرمی من شد. همچنین در مجله کاوه که محمد عاصمی در آلمان منتشر میکرد نقدی بر این کتاب منتشر شد و بزرگ علوی در یک سخنرانی در دانشگاه لنینگراد از این کتاب نام برد و تشویق کرد که آن هم در مجله کاوه منتشر شد و برای من فرستادند.تعدادی از داستانهای این مجموعه به طور تکتک به زبانهای مختلف ترجمه شدند که دکتر تورج رهنماچندداستان را به زبان آلمانی ترجمه کرد.
وی پس از خوانش صفحاتی چند از رمان معروف خود با عنوان رقصندگان که تاکنون به چاپ سوم رسیده پس از توضیحاتی درباره این کتاب و هدف از نگارش این رمان در پاسخ به این پرسش که جنس و سبک داستانهایتان چیست؟ گفت:من یک رئال نویس هستم و گاهی وقتها رگه هایی از سورئال هم در آثارم دیده میشود اما بیشتر نویسنده ای هستم که در ژانر اجتماعی و واقع گرایی مینویسم.دنبال افسانه پردازی نیستم.افسانه قصه های عامیانه است و برادرم ابوالقاسم در این زمینه کار کرده است. داستانهایی که نوشتم ۳۰ درصدشان واقعیت دارد و بقیه را از تخیل استفاده کرده ام. یعنی مایهای از واقعیت گرفتم و پر و بال دادم. مثلاً داستان ترس.چیزهایی شنیده بودم، ولی بقیه را از تخیل خودم استفاده کردم. یا داستان آخر دهکده پر ملال به نام مادر از تخیل خودم است. منتها روی اصل واقعیت. این داستان هم ریشه واقعیت دارد، جوری نوشتم که خواننده باور کند یعنی تخیل من از افسانه نیست از زندگی اجتماعی مردم است.
□نویسنده موفق باید خوب بخواند و خوب ببیند و بشنود و تحلیل کند.
فقیری در پاسخ به این سوال که نوشتن را چگونه باید آغاز کرد؟ بیان داشت:اعتقاد دارم نویسنده باید خوب ببیند و خوب بشنود.برای نوشتن داستان هایم گاهی تا مدتها و سالها فکر می کنم مثلا ۲۰ روز و یک ماه و شاید یک سال البته در این مدت بیکار نمیمانم .به نوشتنم ادامه می دهم و داستانهای دیگر را تکمیل میکنم اما تا برای انتهای داستانم به نتیجه نرسم سراغ تکمیلش نمیروم.روی آن فکر میکنم که چگونه آن را کار کنم و به آن شاخ و برگ بدهم.مثلاً قهرمان داستان یکی است، اما ممکن است ۲ یا ۳ و یا حتی۴ نفر شوند. تصمیمش با خودم است. کلاً موضوع داستان های من اتفاقاتی است که در اجتماع میافتد. قدرت تخیل باید قوی باشد. به اعتقاد من نویسنده باید قدرت تخیل خوبی داشته باشد.
استاد ممتاز نویسندگی و داستان نویسی به این پرسش که به نظر شما راه تقویت قلم در جامعه چیست؟پاسخ داد:در دوران معلمی ام همه هم و غم من این بود که بچهها انشا را یاد بگیرند. نامه نگاری به آنها یاد میدادم. بعد هم داستاننویسی به آنها یاد میدادم. گفتگوها و فضا سازی هر کدام را تکه تکه میکردم و یادشان میدادم. مثلاً بارها میشد که یک انشا سرکلاس خوانده میشد و من تا آخر کلاس حرف میزدم و دیگر انشایی خوانده نمیشد.برای قدرت دادن به قلمتان هم خوب بخوانید تا کلمات بیشتری در اختیارتان باشد و بعد آثارتان را به این و آن بدهید بخوانند و نظر بدهند و از اینکه نوشته هایتان را بخوانند و ایراد بگیرند ناراحت نشوید. تحمل نویسنده های جوان باید بالا برود و قدرت درک و فهمشان از داستان و داستان نویسان بالا باشد.
خالق رمان ماندگار رقصندگان به پرسش چرا دیگر داستان نویسان درجه یک مثل هدایت و جمال زاده، چوبک و…یا مثل خود شما نداریم یا خیلی کم داریم ؟اینگونه پاسخ داد که من فکر میکنم نویسندگی هم مثل یک چشمه ای است که از دل کوه بیرون میآید و پشت آن منبع بزرگی از آب است که سالها از آن آب بیرون می آید و تمام نمیشود.خیلی نویسندگان همینگونه اند.یک کتاب بیرون میدهند.کتاب بدی هم نیست اما دیگر ادامه نمی دهند و دیگر هیچ اثری از آنها بیرون نمیآید.حداکثر با دو یا سه کتاب،شناخته میشوند و دیگر هیچ!
وی در پاسخ به پرسش دیگر نویسنده جوان حاضر در این نشست که چه کنیم تا نویسنده موفقی باشیم و آثاری بی عیب و نقص از خود داشته باشیم؟ تاکید کرد:همه ما بر اثر مطالعه است که کلمه های زیادتری در اختیارمان قرار میگیرد.هر چه بیشتر مطالعه کنیم کلمات بیشتری در اختیارمان است یعنی در نوشتن هایمان گیر نمیافتیم و در عوض تخیلمان هم زیاد میشود.تخیل در نویسندگی خیلی مهم است.مطالعه فایدههای زیادی دارد.اول کلمه در اختیار ما قرار میدهد، دوم آنکه فرد هرجور دلش خواست میتواند جمله بندی کند، سوم اینکه هر فکری را که به مغزش میآید می تواند روی کاغذ آورد.من در زندگی دو کار مهم کردم.یا کتاب و مجله و روزنامه و داستانهای تازه چاپ را میخواندم و یا در حال نوشتن متن جدیدی بودم.از ده سالگی کارم همین بودکه بنویسم. در خانه ای بزرگ شده بودم که همه اهل نوشتن و روزنامه بودند.پدرم صاحب دانش و موقعیت در اداره فرهنگ فارس بود ما یک خانواده فرهنگی بودیم و مدام میخواندیم.خیلی کتاب میخواندم از حد تصور به در است.شاید چند هزار جلد کتاب خواندم تا ملکه دهنم شدند و بیشتر آنها را در دهنم داشتم و اکنون بواسطه گذران عمر خیلی از انها را یادم نمی اید.حتی برخی وقتها اسامی کتابها یا نویسنده هایشان را فراموش میکنم اما همین را بگویم که اگر قرار است موفق باشید باید زیاد بخوانید از داستانهای نویسندگان ایرانی و خارجی بخوانید انقدر بخوانید تا این وضعیت برعکس شود و ناگزیر باشید بسیار بنویسید چون سن که از یک حدی گذشت همین جور میشود. فرصت خواندن کم و وقت نوشتن و خلق اثر میشود و من اکنون که ۸۱ ساله ام فکرم مشغول تمام کردن سایر آثارم است و دلم میخواهد کتابهای زیر چاپ و آماده چاپم را ببینم.پس توصیه میکنم اینقدر مطالعه کنید تا یک وقتی بتوانید ۵ درصد بنویسید و نود و پنج درصد مطالعه کنید و خود به خود خواهید دید نود و پنج درصد مینویسید و ۵ در صد آنهم اگر فرصت کردید می خوانید. چون عمرها که خبر نمیکند باید تا جوانید خوب بخوانید و خوب بنویسید و آثاری از خود به یادگار گذارید.
□سیر داستان نویسی زنان معاصر و جوانترها خوب و رضایت بخش است.
چهره ماندگار فارس و دارنده نشان مفاخر فرهنگی استان فارس با بیان این نکته که در بین نویسندگان معاصر در بین جوانترها و خصوصا بانوان آثار خوب و ارزشمندی در زمینه رمان و داستانهای کوتاه دیده میشود تصریح کرد: امروزه داستان نویسی بانوان از آقایان هم پیشی گرفته و آثار خوب و داستان نویسان موفقی در بین زنان وجود دارد که این مساله مایه مباهات است.همچنانکه در نسل سوم و چهارم داستان نویسانی ایران آقایان موفق هم کم نبوده اند.مثل هوشنگ گلشیری و در حال حاضر افرادی مثل ابوتراب خسروی، محمد کشاورز، صمد طاهری و…هم موفق هستند و خوش درخشیده اند.
امین فقیری در پایان کلام دو ساعته خود خطاب به اهالی فرهنگ و ادب و هنر حاضر در این محفل گفت: نویسنده باید آزاد باشد نه به این معنی که هر چه دلش خواست بنویسد،به این معنی که تکلیفش با خودش مشخص باشد.موضوع مفید مخاطبانش را خودش اختیار دارد انتخاب کند.بخشی از این انتخاب و اختیار بستگی به شرایط اجتماعی اش دارد.بخشی هم دست خود نویسنده است.هر چه دورتر از سیاست و افراد سیاسی باشد بهتر است .زیر پرچم کسی قلم نزند و برای مردم بنویسد. هیچ وقت پشت سر کسی یا جریانی نبوده ام.آزادگی در نویسندگی و نویسندگان مهم است.این ارزشمند است فردی مثل آقای مدیحی صاحب مجله پایاب یکدفعه تماس میگیرد و میگوید قصد داریم یک شماره ویژهنامه مجله پایاب را به شما اختصاص دهیم نه آن که من دنبال این و آن بگردم و بگویم با من مصاحبه کنید یا کتابم را معرفی کنید.
گفتنی است استاد امین فقیری متولد ۳۰ آذر۱۳۲۳ شیراز و صاحب قریب به ۵۰ عنوان اثر چاپی و آماده چاپ از داستان نویسان مطرح و موقق کشور و از پیشکسوتان فرهنگی معاصر،برادر استاد ابوالقاسم فقیری(چهره ماندگار فرهنگ عامه)، و خود وی از مشاهیر ادبیات داستانی ایران و فعال مطبوعاتی معاصر میباشد.همچنین جلسات هفتگی انجمن فرهنگی شاهدان قلم شیراز(یکشنبه های ادبی شهر راز)با مدیریت ارسنجانی و دبیری زنگی از ساعت ۱۷ تا ۱۹ هر هفته در محل کتابخانه عمومی رییسی اردکانی شیراز (میدان اطلسی) برگزار میگردد و حضور اهالی فرهنگ و ادب و هنر در جلسات و برنامه های این تشکل فرهنگی و ادبی، آزاد و رایگان است.
Sunday, 19 October , 2025