صبح امروز، در سکوت خبری و رسانه‌ای که ناشی از حواشی انتصابات وزرای دولت سیزدهم در نهادهای حاکمیتی می‌باشد معارفه وزیر پیشین اقتصاد با دستیار ویژه رئیس بنیاد مستضعفان صورت گرفت و احسان خاندوزی جایگزین مصطفی اثباتی به عنوان رئیس هیئت مدیره صنایع معدنی سینا گردید.

صبح امروز، در سکوت خبری و رسانه‌ای که ناشی از حواشی انتصابات وزرای دولت سیزدهم در نهادهای حاکمیتی می‌باشد معارفه وزیر پیشین اقتصاد با دستیار ویژه رئیس بنیاد مستضعفان صورت گرفت و احسان خاندوزی جایگزین مصطفی اثباتی به عنوان رئیس هیئت مدیره صنایع معدنی سینا گردید.

به گزارش وقایع نیوز آنچه که مهمتر از حضور وزیر اقتصاد است، کالبد شکافی و رونمایی ازکسی است که از او به عنوان قائم مقام، نفر دوم، مرد پشت پرده، مدیر سایه و تصمیم گیر اصلی در بنیاد مستضعفان نام میبرند.مصطفی اثباتی در سمت رئیس هیئت مدیره صنایع معدنی سینا جای خود را به احسان خاندوزی داد، اما سمت‌های وی به عنوان دستیار ویژه رئیس بنیاد رئیس کمیته انتصابات همچنان برقرار است.

از اثباتی که به عنوان قدرتمندترین مرد بنیاد یاد می‌کنند از نیروهای قدیمی وزارت دفاع می‌باشد که در دوران وزیر دفاعی دهقان سمت‌های معاونت اقتصادی و رئیس سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح را داشته است اما با پایان دوره وزارت او به دلیل مسائل مختلف آن سازمان جای خود را به دکتر محمودزاده داده و پس از آن صرفاً به عنوان مشاور در وزارت دفاع حضور داشته است.در این مدت اخبار محدودی از عملکرد وی در حوزه همکاری‌های وزارت دفاع با سوریه عراق و ونزوئلا منتشر شده که نشان از عدم تمایل وی به انتشار تصاویر و رسانه‌ای شدن خود است.حتی به رغم انتصاب وی در سمت‌های مختلف در بنیاد هیچ تصویر و خبری نیز از وی منتشر نشده است.مهمترین مسئولیت واگذاری دهقان به اثباتی ریاست کمیته انتصابات بود که از طریق آن به سمت مرد قدرتمند بنیاد دست پیداکرد.توانمندی حسین دهقان در اداره بنگاه‌های بزرگ همواره مورد تایید جناح‌های مختلف بوده است اما عملکرد وی در بنیاد باعث تعجب همگان گردیده بود که در این بخش به برخی علل احتمالی آن خواهیم پرداخت.پس از انتصاب دکتر دهقان به ریاست بنیاد از سوی رهبر معظم انقلاب او در صدد طراحی استراتژیک مسیر جدید بنیاد قرار گرفت اما از اقبال بد او موضوع هک سرورهای بنیاد و سپس سقوط بالگرد و شهادت رئیس جمهور فقید، جامعه و کشور را در شوک فرو برد. تا کشور به حالت عادی برگردد.اما در این مدت کمیته انتصابات به ریاست اثباتی بااستفاده از این فرصت و به سرعت وظیفه تعیین و تغییرات مدیریتی را انجام میدادبا گذشت حدود ۸ ماه از انتصاب دهقان در بنیاد و عبور از بحران‌های مذکور، کم کم انتظارات مدیران بالادستی از او رخ نمایان نمود و به تبع آن مطالبه‌گری رئیس از زیر مجموعه آغاز گردید. از سوی دیگر این فرصت مناسبی برای سنجش عملکرد کمیته انتصابات به ریاست اثباتی نیز بود.اما متاسفانه باز خوردها و برآیند انتصابات بسیار منفی بود و تازه دهقان متوجه شده بود که کلاهی بر سرش رفته است. او با هوشمندی تمام، تلاش نمود با در دست گرفتن این موضوع و استفاده از فرصت تغییرات مدیریتی در دولت با استفاده از ظرفیت ایجاد شده در بدنه دولت قبل، از ظرفیت نیروهای توانمند ازاد شده در بنیاد استفاده نماید. وجبران مافات نماید.همچنین شناخت از مشی مدیریتی دهقان، مبنی بر عدم تعارف در کار باکسی، شجاعت و سابقه او در اخذ تصمیمات مهم درسیستم های اداری، تن مدیران ناکارآمد انتصابی جدید و به جا مانده از قبل را به لرزه انداخت. آنها با قطعیت می‌دانستند که عدم تحقق اهداف تعهد شده شان سبب برکناری آنها خواهد گردید.لیکن با آغاز دور دوم تغییرات و کنار گذاشتن افراد ناتوان که از طریق اثباتی وکمیته پایش و منصوب شده بودند، هجمه ها و فشار ها اغاز گردید.

اینجا بود که مشکل دیگری بروز کرد و آن انتصاب ضعیف رئیس مرکز روابط عمومی بنیاد بود.با نگاهی به سایت و اینستاگرام بنیاد، عملکرد این مرکز در حدود یکسال گذشته را میتوان سنجید .تولید چند خبر محتوایی محدود و حجم بالایی از اخبار صرفاً تصویری یا گزارش تصویری در مدت انتصاب دهقان را شاهدیم به عبارتی این مرکز نه تنها توانسته است در برابر هجمه‌های رسانه‌ای به دهقان کمک کنند بلکه در اطلاع رسانی از اقدامات رئیس جدید بنیاد نیز ناکام بوده است.تا جایی که در هفته گذشته توییت وزیر سابق گردشگری سبب بروز حجمه سنگین به دهقان وعدم هرگونه واکنشی از سوی بنیاد گردید. هرچند او نشان داده است که این اقدامات خللی در تصمیم‌گیری‌اش وارد نمی‌کند اما شواهد شان می‌دهد که سرعت او را گرفته است و در حجم ملاحظات او جهت ثبات سازمان افزوده است.به نظر می‌رسد دهقان سکان مدیریتی بنیاد و انتصابات را در دست گرفته و با محدود سازی تصمیم گیری مدیران ستادی در پی آن است که خود را احیا و احتمالاً مطالبات مدیران فرادستی را محقق سازد و بر آن است تا با ارتقا بنیاد به یک سطح بالاتر فرصت از دست رفته را جبران نماید و در زمان باقیمانده خلاء گذشته را جبران نماید.در این میان باهوش و سابقه‌ای که از دهقان وجود دارد، پیش بینی میشود به او اجازه داده اند تا نسبت به ترمیم چهره عملکردی خود در بین مدیران بالادستی، بدنه کارکنان بنیاد و در فضای عمومی جامعه اقدام نماید. اما سوال اساسی این است که ۱_ مدیران و تصمیم گیران در خصوص بنیاد تا کی این فرصت را به وی خواهند داد؟۲.دهقان تا کجا نسبت به افراد نزدیک به خود که نتیجه عملکرد انها ،وی را به این مرحله رسانده است پایبند خواهد ماند ؟۳.ایا میتواند مسیر فکری خود را نیز با مدیران جدید تغییر می دهد و میتواند موفق باشد ؟باید همچان منتطر اتفاقات آتی باقی ماند و همچنان از او حمایت نمود.