به گزارش وقایع‌نیوز به نقل از اکوپرشین: علیرضا کیهان پور، تحلیلگر رسانه‌ای بخش کشاورزی: در این نوشتار با ارباب رجوع مردمی سخنی نداریم و به مناسبات درون سازمانی و اداری اشاره می‌کنیم که متاسفانه احترام، اخلاق، رعایت پیشکسوتی، معلم و شاگردی و ارج نهادن به موهای سپید باتجربه‌های دیروز فراموش شدن‌های عمد و نه سهوی امروز سامانه اداری ما است.

فرهادهای زمانه ما به جای کوه، مداد می‌تراشند، یاد آن میزهای چوبی مندرس و یا فلزی زوار دررفته و پوسیده سال ۱۳۵۸ و اتومبیل‌های دولتی تحت عنوان دولتی اسقاطی هرگز فراموش نمی‌شود و این حافظه تاریخی اکنون به جایی رسیده است که باید برای احقاق حق و کاری که انجام شده به شخص و اشخاصی مراجعه کنید که در سال ۱۳۵۸ یا در دوره آموزشی مقطع راهنمایی مشغول درس خواندن بوده‌اند و یا خیلی بچه‌تر از یک دانش آموز راهنمایی بوده‌اند.

به گزارش وقایع‌نیوز به نقل از اکوپرشین: علیرضا کیهان پور، تحلیلگر رسانه‌ای بخش کشاورزی: در این نوشتار با ارباب رجوع مردمی سخنی نداریم و به مناسبات درون سازمانی و اداری اشاره می‌کنیم که متاسفانه احترام، اخلاق، رعایت پیشکسوتی، معلم و شاگردی و ارج نهادن به موهای سپید باتجربه‌های دیروز فراموش شدن‌های عمد و نه سهوی امروز سامانه اداری ما است.

فرهادهای زمانه ما به جای کوه، مداد می‌تراشند

اما و اما این شتری که درب خانه بازنشستگان امروزی نشسته است، دیر یا زود بر آستان فروپاشیده البته این قبیل افراد قلیل بی ظرفیت چهار زانو خواهد نشست و تنفر از این روسیاهی‌ها و بی جنبه گی‌ها روز به روز افزون خواهد شد.

آن روزها یک مسوول نه مدیر امروزی که روی نیمکت‌های چوبی و میزهای مندرس اسقاطی صرفا خدمتگزار مردم بودند، نه مسوول دفتری داشتند ونه اتومبیل صفر کیلومتر دولتی و نه حتی یک اتاق جدا گانه و از روز نخست دولت موسوم به سازندگی اشرافی‌گری مدیران و امتیازات ویژه در سیستم ادارای برای تعدادی مدیر چاپلوس، ناکار آمد، تملق گو و دارای ژن خوب ارتباطات وعده‌های شبانه به ناحق از حق و حقوق اکثریت کارمندان دولت به این طبقه نوظهور ونوکیسه ناجوانمردانه عطا شد به طوری که خشت اول چون نهاد معمار کج، تا ثریا هم اینک رفته است دیوار کج ولج!!!.

اما یک سوال همیشه در ذهن نگارنده وجود دارد که تاکنون جوابی برای آن پیدا نکرده ام که در برخی ادارات و موسسات دولتی یک جایگاه بادکنکی وجود دارد که یا آدم‌های کوچک با اهرم جفا به زیر دستان و قطع و وصل کردن اضافه کار، ماموریت و پاداش‌های مناسبتی( بخوانید حق و حقوق قانونی مصوب) افراد سایر را به زیر سلطه نامردمی خود می‌کشند ویا آن جایگاه خیلی کوچک بوده که سایرین فقط فکر می‌کردند که این آدم‌های باندی مثلا بزرگ بوده اند ویا جایگاه اداری فوق آنقدر بزرگ بوده که جای این افراد کوچک را هرگز نداشته، مرور و گذشت زمان موجب تثبیت تفکرات مدیریت اشرافی گری آنان شده که موجب این پارادوکس در اذهان شده است.

 الگوی رفتاری و تاثیر گذار دولتمردان والامقام یعنی ” شهیدان رجایی و باهنر” گمشده اخلاق، روش، منش و جوانمردی وپاکدستی امروز ما در عرصه اداره کردن دوایر دولتی است به طوری که این موضوع در ذهن نقش می‌بندد که فرهاد‌های دوران گذشته ما که برای معشوق خود کوه می‌تراشیدند وبا طرح مساله در مبحث فوق ، یا آنقدر کودک و خام هستند که اینک برای فردای مدرسه خود یا در کلاس درس کنونی مداد می‌تراشند که چه جفای بزرگی در حق وحقوق آحاد مردم است.

هفته گرامیداشت دولت و یاد و نام شهیدان عزیز رجایی و باهنر را ارج می‌نهیم وبه روح پرفتوح و مردمی آنان ادای احترام می‌کنیم.

فراموش نکنیم در آستانه شروع به کار دولت مردمی سیزدهم بساط این مسوولان بادکنکی و ببر‌های کاغذی و پوشالی جارو شده و با عنوان پسماند و تفاله به سطل زباله تاریخ برای بازیافت احتمالی سپرده خواهند شد.