جنگنده هایِ پاکستان، منتظرِ نیروهای ایرانی در افغانستان هستند!، تحلیل رویدادهای چند ماهه اخیر به ویژه حضور همه جانبه ی نظامی پاکستان در حمایت از طالبان در افغانستان و عدم اعتراض سازمان ملل و قدرتهای جهانی به این نقض‌ِ فاحشِ حقوق بین الملل؛ نشان از نقشه های خطرناکی در پسِ پرده دارد.

جنگنده هایِ پاکستان، منتظرِ نیروهای ایرانی در افغانستان هستند!، تحلیل رویدادهای چند ماهه اخیر به ویژه حضور همه جانبه ی نظامی پاکستان در حمایت از طالبان در افغانستان و عدم اعتراض سازمان ملل و قدرتهای جهانی به این نقض‌ِ فاحشِ حقوق بین الملل؛ نشان از نقشه های خطرناکی در پسِ پرده دارد.

به گزارش وقایع نیوز به نقل از اقتصاد سالم، ظاهرا هواپیماهای نظامی و جنگنده های پاکستانی در افغانستان، در انتظارِ ورودِ نیروهای ایرانی به صحنه به سر می برند…

به تدریج و با گذشت زمان، پازلی که آمریکا و متحدانش برای افغانستان چیده اند در حالِ تکمیل شدن است.

تحلیل و کنار هم قرار دادنِ قطعاتِ این پازل (رویدادهای چند ماهه اخیر) نشان می دهد که هدف اصلی از اتفاقات افغانستان، نه خودِ این کشور، بلکه ایران است!

به سرعت این رویدادها را مرور می کنیم:

۱_ آمریکا ناگهان کشوری که ۲۰ سال پیش برای از بین بردنِ طالبان اشغال کرده بود را تخلیه و رسما این کشور را به دامانِ طالبان بازمی اندازد.

۲_ پاکستان (فرزند معنوی عربستان) با نقضِ تمام قوانین بین المللی و به صورت آشکار و بی پروا، در حمایت از طالبان وارد عمل شده و نیروی نظامی، امنیتی و حتی هواپیمای جنگنده برای سرکوبِ مخالفان به افغانستان می فرستد.

۳_ تجاوزِ آشکارِ پاکستان به افغانستان (حتی در زمانی که دولتِ آمریکایی اشرف غنی هنوز در این کشور مستقر بود) برخلافِ چهارچوب ها و هنجارهای بین‌المللی، با هیچ واکنشی از سوی سازمان ملل متحد، قدرتهای جهانی و به ویژه آمریکا روبرو نمی شود؛ درحالیکه مردم افغانستان و صلح طلبان هر روزه در حال تظاهرات بر ضدِّ پاکستان در سرتاسر جهان هستند.

۴_ در چنین شرایطی طالبان برخلافِ وعده های اولیه، حمله به اقوام افغانستانی نزدیک به ایران به ویژه هزاره ها، تاجیک ها و ازبک ها را تشدید کرده و حداقل در ابتدای کار، حفظ ظاهر نمی کند.

۵_ نکته آخر و تکمیل کننده: هم زمان و بعد از همه این رویداد ها، تلویزیون های فارسی زبان خارج از کشور به ویژه بی بی سی فارسی و افغانستان اینترنشنال؛ بر مظلومیت و صدماتِ وارده به اقوامِ شیعه و فارسی زبانِ نزدیک به ایران در افغانستان، تمرکز کرده اند و شبانه روز تلاش می کنند با پخش اخبار و گزارش های مختلف با تحریک کردنِ افکار عمومی و احساساتِ مردمِ ایران، حکومت ایران را برای مداخله ی نظامی در افغانستان تحت فشار قرار دهند.

تلویزیون “افغانستان اینترنشنال” که با بودجه ی ولیعهدِ عربستان سعودی راه اندازی شده و طبیعتا تابع سیاستهای سلفی_وهابی و ضدِّ شیعیِ این کشور است؛ در ماجرای جنگ افغانستان به جای طالبان که سنّی هستند، طرفدارِ شیعیان و اقوامِ فارس زبانِ نزدیک به ایران در افغانستان شده و بر انعکاسِ مصائب و مشکلاتِ شیعیان افغانستان و جنایات طالبان بر علیه آنها، تمرکز کرده است.

بی بی سی فارسی در پوشش خبری جنگ ها معمولا اخبار تمامی طرفهای درگیر را منتشر و سعی می کند برای تاثیرگذاریِ بیشتر بر افکار عمومی، به صورتِ علنی و آشکار از گروه خاصی حمایت نکند تا حدی که حتی در انتشارِ اخبارِ جنایت های داعش نیز نوع پوشش اخبارش صدای بسیاری از کارشناسان و فعالان ضدجنگ و ترور را درآورد، با این حال بی بی سی این بار در پوشش اخبارِ افغانستان تمامی اصول خود مبنی بر بی طرفی را نقض کرده و آشکارا ضدِّ طالبان و حامیِ شیعیان افغانستان شده است.

و اینجا، دقیقا “موقعیت و زمانی” ست که هم اکنون در آن قرار داریم و با کنارِ هم قرار دادنِ این رویدادها و قطعاتِ این پازل، پشت پرده ی جنگ افغانستان تا حد زیادی مشخص می شود:

“ایران تحتِ فشارِ افکار عمومی برای دفاع از شیعیان، فارس زبانان و مردمِ افغانستان؛ مداخله نظامی می کند” و دقیقا اینجاست که با پاسخِ هواپیماها و جنگنده های پاکستانی در آسمانِ افغانستان روبرو می شود.

در سناریوی به شدت بدبینانه، جنگنده های پاکستانی نیروهای ایرانی را در افغانستان هدف قرار می دهند و در جوابِ اعتراض ایران نیز پاسخهای مختلفی آماده خواهد بود؛ از اشتباه گرفتن نیروهای ایرانی با نیروهای افغانستانی تا…

اما در سناریوی طبیعی و بدیهی، جنگنده ها و نظامیانِ پاکستانی اگرچه جسارت و جراتِ حمله ی مستقیم به نیروهای ایرانی را ندارند اما با واسطه ی نیروهای طالبان این کار می کنند…

در صورتِ وقوع هر یک از این سناریوها هم، طبق اصلِ راهبردیِ فرماندهی معظم کل قوا (۱۰ ضربه در برابر ۱ ضربه)؛ پاسخ ایران به پاکستان، ویرانگر خواهد بود و ممکن است ایران را وارد جنگی تمام عیار با کشوری فقیر و ویرانه در همسایگی شرقی خود کند، همسایه ای که اساسا چیزی برای از دست دادن ندارد و فراتر از آن بدش هم نمی آید برای دیده شدن و جذبِ بیشترِ منابع مالیِ عربستان، غرب و آمریکا، وارد جنگ با یک قدرت منطقه ای شود…

در چنین شرایطی جنگ ایران با پاکستان، نه تنها کمکی به مردم مظلوم و ستمدیده ی افغانستان نخواهد کرد بلکه با سرکوبِ بیشتر و معرفی شدن به عنوان عاملِ ایران، دودش به چشم آنان نیز خواهد رفت.

بگذریم از اینکه عربستان سعودی، اسرائیل و آمریکا؛ اساسا سناریونویس و منتظر وقوع چنین جنگی هستند و در صورت وقوع، در آتش آن خواهند دمید تا هر روز شعله ورتر بشود…

به این ترتیب دلایل و پشت پرده ی تحولاتِ اخیر افغانستان و توافقِ آمریکا و طالبان برای تقدیمِ افغانستان در سینی طلا به این گروه، تا حد زیادی مشخص می شود.

این برنامه ریزیِ پیچیده و نفرت پراکنانه ی آمریکا و متحدان منطقه ای اش به ویژه عربستان سعودی که هم اکنون با مهره ی پاکستان در زمین افغانستان بازی می کند، می طلبد که ایران با رویکردهای دیپلماتیک و بین المللی؛ طالبان را برای رعایت حقوق مردم افغانستان تحت فشار قرار داده و واردِ جنگ و باتلاقی که برایش برنامه ریزی شده است، نشود.

البته ذکر این نکته ضروری ست که عقلانیت سیاسیِ ایران و خویشتن داری در قبالِ این تحولات تا وقتی ست که چه طالبان و چه کشورهای دیگر؛ خطوط قرمز حیاتی ایران را رد نکنند زیرا ایران برای دفاع از حقوق خود، پروایی برای رویارویی با کشورهای متخاصم ندارد.

فراموش نباید کرد که “توانِ موشکی به اضافه ی توانِ جبهه مقاومت در خاورمیانه و غرب آسیا”؛ امکانِ مقابله با هر متجاوز و دشمنی را در هر سطحی، به نیروهای امنیتی و نظامی ایران داده است.

این ترکیبِ منابع و فرمولِ جادویی قدرت را تنها “ایران”، در منطقه و جهان دارد و دشمنان نیز به خوبی از این مزیتِ خاص و راهبردی که یادگار بزرگ سربازانی همچون ژنرال “سلیمانی ” ست، آگاه هستند.